* تحقیقات مقدماتی
احضار و جلب متهم
به آقای دادستان کل ، آقای قُدّوسی مراجعه میکنید . و شما ممکن است که پیش ایشان بروید و مسائل را به ایشان بگویید ، ایشان آدم صحیحی است ، یک آدم فعّالی است ؛ قاطعی است . اگر چنانچه دلیل در کار باشد که این اشخاصی که الآن هستند ، در کارها دخالت داشتند ، در این امر را ایشان رسیدگی خواهد کرد . و من هم میگویم به ایشان که رسیدگی کنند ؛ میگویم دیگر آقای قدوسی اقدام بکنند . من میگویم اقدام بکنند . اگر چنانچه دلیل در کار هست ، همه را ارائه بدهید . … شما بروید آن افرادی که میگویید که آنها در این کار دخالت داشتند معرفی کنید . ادلّهای هم که دارید ارائه بدهید ، تا ایشان بخواهند رسیدگی بکنند ، اسامی تنها که نمیشود . دادستان وقتی میتواند احضار کند که دلیل همراه [اسم] باشد . فقط اسم ببرید فایده ندارد . با دلیل ببرید پیش آقای قدّوسی ، و بگویید که اینها را بخواهند . من هم میگویم سفارش کنند انشاءاللَّه . … [در آن] قضیهای که مربوط به سینماست
( در روز ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ در یک فاجعه بزرگ ملی و دلخراش در ساعت ده شب هنگامی که هفتصد نفر از مردم آبادان مشغول تماشای فیلم گوزنها بودند ، یکمرتبه سینما طعمه حریق شد ؛ مردم برای فرار از مهلکه به درهای خروجی هجوم بردند ، متاسفانه درها از بیرون قفل شده بود ؛ و در این جنایت ضد بشری ۳۷۷ نفر به طرز فجیعی جان سپردند . )
و سوزاندن مردم این مساله باید افرادی که شماها اعتقادتان است که اینها دخالت داشتهاند در این امر معرفی کنید . و دلیلی هم که برای این امر شما دارید ارائه بدهید ، تعقیب میشود . . . . کسانی که در مساله سینما ؛ گهظظ دخالت داشتهاند ، یا آمِر بودهاند ، یا محرِّک بودهاند ، آنها را شما اسماءشان را بنویسید ، و به آقای قدّوسی ارائه بدهید ؛ با ادلّهای که دارید . من هم به ایشان سفارش میکنم که تعقیب کنند .
( اسناد منتشر نشده )
۵۸/۷/۱۱
رسیدگی به دستور مقام ذیصلاح
همچو نباشد که خدای نخواسته هر که هرکاری کرد ، یا هر که هر چه شنید ، فوراً پاسبان برود دم در خانهاش ! پاسبانها نباید بروند خانه مردم ، مگر با دستوری که از طرف دادستان ، از طرف دادگاه صادر میشود . روی موازین شرعیه ، رفتن در حِرْز مردم خلاف شرع است .
( بیانات امام در جمع دادستانها و حکام شرع ، صحیفه نور ، ج ۹ ، ص ۲۸۷ )
۵۸/۷/۲۰
کشف قانونی جرایم
هیچ کس حق ندارد به خانه یا مغازه و یا محل کار شخصی کسی بدون اذن صاحب آنها وارد شود یا کسی را جلب کند ، یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه تعقیب و مراقبت نماید ، و یا نسبت به فردی اهانت نموده و اعمال غیر انسانی – اسلامی مرتکب شود ، یا به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند ، و یا برای کشف گناه و جرم هر چند گناه بزرگ باشد ، شنود بگذارد و یا دنبال اسرار مردم باشد ، و تجسس از گناهان غیر نماید یا اسراری که از غیر به او رسیده و لو برای یک نفر فاش کند . تمام اینها جرم [و] گناه است و بعضی از آنها چون اشاعه فحشا و گناهان از کبایر بسیار بزرگ است ، و مرتکبین هر یک از امور فوق مجرم و مستحق تعزیر شرعی هستند و بعضی از آنها موجب حد شرعی میباشد .
( فرمان هشت ماده ای امام خطاب به قوه قضائیه ، صحیفه نور ، ج ۱۷ ، ص ۱۰۶ )
۶۱/۹/۲۴
تجسس قانونی
تجسس از احوال اشخاص در غیر مفسدین و گروههای خرابکار مطلقاً ممنوع است ، و سوال از افراد به اینکه چند معصیت نمودی ، چنانچه بنا به بعضی گزارشات این نحوه سوالات میشود ، مخالف اسلام وتجسس کننده ، معصیتکار است . باید در گزینش افراد این نحوه امور خلاف اخلاق اسلامی و خلاف شرع مطهر ممنوع شود .
( فرمان امام به ستاد پیگیری تخلفات قضائی و اداری ، صحیفه نور ، ج ۱۷ ، ۱۴۵ )
۶۱/۱۰/۱۵
رعایت امانت در بازرسی
برای بازرسها امانت از امور بسیار لازم است . آنهایی که در شغل بازرسی هستند ، آنها باید امین باشند ، و مطلبی که دست آنها میآید به احدی غیر از آنجایی که باید گفته بشود نگویند . عِرض مردم ، حیثیت مردم از اموری است که خدای تبارک و تعالی درباره او بسیار تاکید کرده است ، و اسلام درباره او بسیار پافشاری کرده است . قاضیهای محترم دادسراها و سایر جاها ، کسانی که متکفل قضا هستند یا بازرسی هستند ، در هر جا که هستند اینها باید امین باشند و انشاءاللَّه هستند . و باید مطالبی که از اشخاص ، آنها که سر و کارشان با اعراض مردم است ، سروکارشان با حیثیات مردم است ، با جان مردم است ، با ناموس مردم است ، اگر بنا باشد که به غیر آن راهی که خدا تعیین کرده است یک راه دیگر بروند و خدای نخواسته ، افشای اسرار مردم را بکنند ، ولو یک انسانی باشد معصیتکار ، آن را افشا بخواهند بکنند ، الّا آنهایی که معصیت را علن میکنند ، آنها دیگر احترامی ندارند در اسلام . آن کسی که علناً آمده است در خیابان و کار خلاف میکند ، این دیگر احترام ندارد . اما آنهایی که تحفظ میکنند بر این مسائل ، در خلوت یک کار خلاف میکنند ، بر فرض اینکه شما مطلع شدید ، جایز نیست برایتان که این را افشا کنید حتی برای برادرتان ، حتی برای اهل منزلتان . بنابراین ، از امور مهمی که برای قاضی ، برای آن اشخاصی که بازپرس هستند ، برای سازمان بازرسی ، از امور مهمی که باید مراعات کنند ، این است که امین باشند در آن امری که به آنها محول شده است ؛ و اینطور نباشد که سازمانی باشد برای بازرسی و آن وقت خودش معصیت خدای نخواسته بکند و افشا کند اسرار مردم را ؛ و همان جایی که باید گزارش بدهد ، بیش از او تعدی به هیچ وجه نباید بکند .
( بیانات امام در جمع کارکنان صنایع دفاع ملی ، صحیفه نور ، ج ۱۷ ، ص ۴ – ۱۵۳ )
۶۱/۱۰/۲۶
بالا
فهرست اصلی
* شیوه رسیدگی و استماع دعوی
نقش وکیل
در قانون اسلام وکیل هر چه زبردست باشد خیلی کم میتواند اشتباهکاری کند . چون میزان فصل خصومت طوری است که با تشخیص قاضی تمام میشود و زبر دستی و قانوندانی وکیل کمتر دخالت در آن دارد . در قانون اسلام ممکن است در یک روز پیش یک قاضی بیست محاکمه ختم شود .
( کشف الاسرار ، ص ۲۹۹ )
دادرسی فوری
در قانون اسلام برای گواه نیز شرایطی قرار داده که اگر مراعات شود ، حق کسی را تضییع نمیکنند ؛ و همین طور در جریان محاکمه چیزهایی را مراعات کرده که وقت متحاکمین را اینقدر که میبینید تلف نمیکند .
( کشف الاسرار ، ص ۲۹۹ )
محاکمه مطلوب
در جریان یک محاکمه آنچه مطلوب است آن است که اولاً هر چه زودتر کار تمام شود و طرفین سراغ کارهای دیگر خود بروند ؛ و ثانیاً آنکه ضررهای غیر مشروعی به طرفین نرسد ؛ و ثالثاً محاکمه طوری انجام بگیرد که حتیالامکان حق به صاحبش برسد . قانون اسلام این سه چیز را به طوری مراعات کرده که اگر طبق قانون محاکمه جریان پیدا کند و شرایط قاضی و شاهد و محاکمه مراعات شود ناچار این سه چیز تامین میشود یا دست کم به یکی دو تای از اینها میرسند .
( کشف الاسرار ، ص ۲۹۹ )
استماع دعاوی
وظایف قاضی چند امر است :
اوّل : این است که در سلام و جواب آن و نشاندن آنها و نگاه و کلام و ساکت نمودن آنها و روخوش بودن و سایر آداب و انواع اکرام ، و عدل در حکم ، مساوی قرار دادن خصمها واجب است ، اگر چه در شرف و پایینبودن شان متفاوت باشند . و اما تسویه در میل قلبی واجب نیست . این درصورتی است که هر دو مسلمان باشند . و اما اگر یکی از آنها غیرمسلمان باشد احترام مسلمان بیشتر از خصمش جایز است . و اما عدل در حکم علی ای حالٍ واجب است .
دوم : برای قاضی جایز نیست که به یکی از دو طرف مخاصمه چیزی را تلقین نماید که به وسیله آن بر خصمش کمک بگیرد ، مثل اینکه او بهطور احتمال ادعا نماید ، پس قاضی به او تلقین کند که به طور جزم ادعا کند تا دعوایش مسموع باشد . یا اینکه او ادعا کند که امانت یا دین را ادا نموده است ، پس قاضی به او تلقین کند که آن را انکار نماید . و همچنین جایز نیست که کیفیت احتجاج و راه غلبه بر طرف را به او بیاموزد .
این در صورتی است که نداند که حق با او است وگرنه جایز است ، کمااینکه برایش جایز است که به علمش حکم نماید . و اما غیر قاضی درصورتی که ادعای او را صحیح بداند ، این کار برایش جایز است . و اگر میداند که ادعایش صحیح نیست ، برایش جایز نمیباشد . و در صورت جهل به آن احوط ترک آن است .
سوم : اگر متخاصمین به طور ترتیب وارد شوند حاکم باید در شنیدن دعوی ابتدا به اولی و سپس به بعدی آن – الاول فالاول – گوش نماید ؛ مگر اینکه قبلی راضی به تاخیرش باشد . و بین شریف و وضیع و مرد و زن فرقی نیست . و اگر با هم وارد شوند یا کیفیت ورود آنها را نداند و راهی برای اثبات آن نباشد در صورت اختلاف آنها ، بین آنان قرعه بیندازد .
چهارم : اگر مدعی علیه ، با ادعایی دعوای مدعی را قطع نماید ، قاضی نباید آن را گوش نماید تا اینکه از دعوای طرفش جواب دهد و حکم آن تمام شود ، سپس او ادعایش را از نو بیان میکند ، مگر اینکه مدعی اوّل راضی به جلو انداختن او باشد .
پنجم : اگر یکی از خصمین سبقت به دعوی نماید او اولی است . و اگر هر دو با هم شروع به دعوا نمودند از کسی که طرف راست طرفش قرار گرفته است گوش مینماید و اگر اتفاقاً مسافر و حاضر باشند هر دو مساوی هستند مادامی که یکی از آنها به تاخیر ضرر نبیند ؛ پس جهت دفع ضرر مقدم میشود ، و در آن تردید است .
( تحریر وسیله ، ج ۴ ، صص ۸۹ – ۹۱ )
سرعت دادرسی اسلامی
آن طرزی که اسلام برای احقاق حقوق و حل و فصل دعاوی و اجرای حدود و قانون جزا تعیین کرده است بسیار ساده و عملی و سریع است . آن وقت که آیین دادرسی اسلام معمول بود ، قاضی شرع در یک شهر با دوسه نفر مامور اجرا و یک قلم و دوات فصل خصومات میکرد ، و مردم را به سراغ کار و زندگی میفرستاد .
( ولایت فقیه ، ص ۳۶ )
تساوی در محاکمه
عربی رفته – یهودی – رفته است شکایت کرده پیش قاضی از حضرت امیر که حالا یک زرهی از من است پیش ایشان – حالا من قصه چیزش را نمیدانم اما اصل متن قضیه را میدانم ، آن حواشیاش را نمیدانم – قاضی خواست حضرت امیر را . رفت در محضر قاضیای که خودش او را نصب کرده است ! قاضی حضرت امیر را احضار کرد . رفت . نشستند جلوی قاضی . حتی تعلیم داد به قاضی – ظاهراً در همین جاست – که نه ، به من زیادتر از این نباید احترام کنی ؛ قضاوت باید همچو ، هردو علیالسواء باشیم . یکی یهودی بوده و یکی هم رئیس – عرض میکنم که – از ایران گرفته تا حجاز تا مصر تا عراق .
( بیانات امام در مورد تبلیغات اجانب علیه اسلام ، صحیفه نور ، ج ۳ ، ص ۱۱ – ۱۰ )
۵۷/۸/۱۴
حذف مراحل بیهوده
کارهایی را که یک قاضی اسلامی در یک روز و دو روز تمام میکرد ، وقتی به دادگستری ما میرسد یک سال طول میکشد تا این وکیل بگذارد آن محاکمه در مجرا واقع بشود ! از اول میآید به صلاحیت دادگاه اعتراض میکند . چند وقت باید طول بکشد که شما بیایید صلاحیت آن دادگاه را اثبات بکنید ، که خیر ، این دادگاه صالح است ! بعد چند وقت بیاید صحبت بکند . یکوقتی یک شاهدی ، یکی از علما امضا کرده بود که الآثم فلان . مدتی طول داده بود که این اقرار به ذنب است و این فاسق است که دارد الآثم وکلا اینطوری هستند که نمیگذارند که پیش برود . حالا ابتدایی ، بعدش استیناف ، بعد چه . چند دفعه برمیگردد از اول [بررسی] میشود . اینها جز تضییع اوقات مردم چیز دیگری نیست . محاکمات باید یک درجه باشد ؛ یک قاضی صحیح باشد کار مردم را تمام کند ، بروند مردم سراغ کارشان . همان کاری که پیشتر قاضیهای ما میکردند ، مینشاندند اینها را و حرفهایشان را گوش میکردند ، شاهدشان را میگرفتند ، و چه میکردند ، دو روز ، سه روز ، یک روز ، و گاهی یک ساعت ، دو ساعت ، مساله تمام میشد .
( بیانات امام در جمع اعضای هیات قضات اصفهان ، صحیفه نور ، ج ۳ ، ص ۳ – ۱۵۲ )
۵۸/۲/۲۳
اقتدا به علی ( ع ) در قضاوت
حضرت امیر – سلام اللَّه علیه – در یک محاکمهای – که آنوقتی بود که خلیفهاللَّه بود و خلیفه مسلمین بود و قضات هم خودش تعیین میکرد – یک محاکمهای بود بین حضرت امیر و یک نفر غیر مُسْلم – یهودی ظاهراً بود – و قاضی خواست حضرت را وقتی که رفت ، تشریف بردند ، آنطور است که با کنیه اسم حضرت را بُرد ، گفت نه ، حق نداری ، باید مساوی باشیم ، در نشستن مساوی ، در همه چیز مساوی ، وقتی هم که حکم برخلاف کرد ، پذیرفت . آن خلیفه بحقِّ خدا بود و شماها باید به او اقتدا بکنید ، همه ما باید اقتدا بکنیم ، البته هیچ کدام طاقت نداریم مثل او باشیم ؛ لکن اینقدر باشد که اگر نامه ما را بردند آنجا ، بگویند اینها هم شیعه هستند ؛ اینها هم تابعند .
( بیانات امام در جمع فرمانداران ، صحیفه نور ، ج ۸ ، ص ۱۴۹ )
۵۸/۴/۲۶
عدم اصرار بر اثبات حدود
در قضیه جرمهایی که میشود ، البته آنهایی که مربوط به دادگاههای انقلاب است آن امور انقلابی است که تشخیصش را شماها خودتان میدهید . یک امور دیگری هست ، مثل کذبهایی که میشود ، که در شرع حد دارد اینها ، ثبوتش بسیار مشکل است . مثلاً در باب زنا [باید] چهار نفرآدم عادل شهادت بدهد . . .
خدای تبارک و تعالی خواسته است که این امور زود کشف نشود . هم حفظ حیثیت اشخاص بشود – ولو به حسب واقع هم گناهکار باشند – و هم حفظ جهات در جامعه بشود . یا اگر اقرار بکند ، یک دفعه اقرارش را اعتنا نکنند ؛ نصیحتش کنند ، به او بگویند اگر این ثابت بشود تو چه خواهی شد ، تو رَجم خواهی شد ، تو مقتول خواهی شد . بعد مهلت به او بدهند . ثانیاً اگر آمد و اقرار کرد ، باز ثانیاً توصیه به او بکنند که نکن ؛ این کار درست نیست . و اگر در بار چهارم آمد اقرار کرد ، آن وقت این است که حد بزند . آن هم حاکم شرع ، مجتهد عادل .
( بیانات امام در دادستانها و حکام شرع ، صحیفه نور ، ج ۹ ، ص ۱۸۶ )
۵۸/۷/۲۰
ارائه دلیل شرعی و قانونی
یک جنایتی از قبیل مثلاً فرض بفرمایید زنا ، که چهار نفر عادل شهادت بدهد که من دیدم کَالْمِیلِ فی المکْحَله . و چه طور ممکن است که یک همچو امری ثابت بشود . و اگر به اقرار رسید ، باید چهار دفعه اقرار بکند . آن هم قاضی موعظهاش بکند که تو اگر اقرار بکنی ، حد جاری میشود ، شاید اشتباه میکنی .
( بیانات امام در دیدار با روحانیون تجریش ، صحیفه نور ، ج ۹ ، ص ۲۸۳ )
۵۸/۷/۱۹
رعایت شرایط در شهادت
اینکه یکی آمده میگوید که فلان ، فلان کار را کرد ، خوب ، اولاً این عادل است که این را میگوید ؟ بیست نفر هم بگویند اعتنا نمیشود کرد . باید عادل باشد ، روی موازین شرع عدالت داشته باشد ، تا اینکه از او شهادت قبول بشود . و الّا فرض کنید ده نفر آدمهای غیر ثابتالعداله [هم بیایند] یکوقت این است که شهرت همچو هست . اما یک همچو شهرتی امکان ندارد راجع به این امور مخفی . این یک امر مخفی است . این امور مخفی را یک همچو شهرتی [احتمال] ندارد . راجع به دزدی که رفته است سرِ گَردنه دزدی کرده آنجا ممکن است یکوقت شهرت پیدا بکند ؛ اما راجع به این فَحشایی که بسیار در جاهای مختلف این کارها انجام میگیرد همچو شهرتی حاصل نمیشود که علم پیدا بشود . باقی میماند شهادت شهود ، یا اقرار خودش . اقرار خودش هم در بسیار از اینها یک دفعه فایده ندارد ، باید مکرر بشود ، بعد از اینکه نصیحت بشود که بخواهیم برگردد ، حد جاری نشود حتیالامکان .
( بیانات امام در جمع دادستانها و حکام شرع ، صحیفه نور ، ج ۹ ، ص ۲۸۷ )
۵۸/۷/۲۰
قانون اسلام ، قانون برابری
امام فرمود که در قضا به یک فرد احترام نکنید ، باید من و او علیالسواء باشیم . و بعد هم که قاضی بر ضد حضرت امیر حکم کرد ، با روی گشاده قبول کرد . این حکومتی است که در مقابل قانون ، همگی علیالسواء حاضرند ، برای اینکه قانون اسلام ، قانون الهی است . و همه در مقابل خدای تبارک و تعالی حاضرند – چه حاکم ، و چه محکوم ، چه پیغمبر و چه امام و چه سایر مردم .
( مصاحبه امام با رادیو تلویزیون آلمان غربی ، صحیفه نور ، ج ۱۰ ، ص ۱۶۹ )
۵۸/۸/۱۷
تساوی حتی در نگاه و جلوس
از آداب قضای اسلامی یکی این است که وقتی نگاه هم میخواهد بکند به طرفین ، یکی را بیشتر نگاه نکند از دیگری ، علیالسّوا باشد . در نشستن جوری نباشد که یکی بالاتر بنشیند ، یکی پائینتر بنشیند .
( مصاحبه با خبرنگاران مسلمان مقیم انگلستان ، صحیفه نور ، ج ۱۱ ، ص ۲۶ )
۵۸/۹/۲۶
عدم صدور حکم در حال غضب
قاضی چنانچه در حال غضب باشد ، نباید حکم بدهد ؛ برای اینکه حکم در حال غضب حکمی است که از منشا عقلی و شرعی صادر نمیشود .
( بیانات امام در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، صحیفه نور ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۶ )
۶۰/۳/۶
محاکمه عادلانه و شرعی
محاکمهها هم باید محاکمات عادلانه باشد ، بر طبق موازین شرعی باشد .
( بیانات امام در جمع خانواده های شهدای فاجعه هفت تیر ، صحیفه نور ، ج ۱۵ ، ص۶۶ )
۶۰/۴/۱۱
اجرای عدالت اسلامی
اجرای عدالت اسلامی در تمام دستگاههای قضایی و اجرایی در سراسر کشور . و از جمله مهمات رسیدگی سریع به پروندههای زندانیان و خصوصاً آنانکه جرمشان مادون جرم گروهکهای مفسدین و ملحدین اغتشاشگر است . رسیدگی به پروندههای کسانی که به عللی به تعویق افتاده است اولویت دارد .
( پیام امام به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ، صحیفه نور ، ج ۱۶ ، ص ۴۶ )
۶۰/۱۱/۲۲
اجرای دقیق موازین
قضات محترم شرع ، باید موازین را با دقت ، با کمال دقت ، موازین را عمل بکنند و – خدای نخواسته – یک وقت بر خلاف موازین اسلامی واقع نشود . مایی که مدعی هستیم که جمهوریمان جمهوری اسلامی است ، احکام اسلام باید در این جمهوری اجرا بشود . یکی از امور مهم ، قضیه زندانهاست . یکی از امور مهم ، قضیه دادگاههاست ، دادسراهاست ، دادگستریهاست . اگر بنا باشد که حالا هم – خدای نخواسته – مثل زمان رژیم سابق ، در دادگستریها کارهای خلاف شرع بشود ، خوب ، ما باید فاتحه این جمهوری را بخوانیم . و این مکرر سفارش شده است که اگر قوانین ندارید ، باید بخشنامه کنید که تمام قضات بر وفق شرع عمل کنند ، به قوانین سابق اعتنا نکنند .
( بیانات امام در جمع روحانیون کاروانهای حج ، صحیفه نور ، ج ۱۶ ، ص ۲۵۳ )
۶۱/۵/۳۱
برخورد توام با اخلاق انسانی
سعی کنند با کمال دقت و مهربانی و قاطعیت با تمام افراد مواجه گردند ، تا مردم از آنان راضی گردند ؛ که رضایت مردم رضایت خداوند را به دنبال دارد . قضات محترم سعی کنند مردم را بیجهت معطل ننمایند و هرچه زودتر به کار آنان رسیدگی نمایند .
( پیام امام به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ، صحیفه نور ، ج ۱۸ ، ص۲۳۵ )
۶۲/۱۱/۲۲
رعایت قانون در حکم و دستور
قضات وقتی میتوانند قاضی باشند که در قضاوت ، هم در جهت حکم و هم در جهت دستور به این که باید چه بشود ، هیچ تقصیر و قصوری نکنند ، نه غلو کنند ، نه تقصیر بکنند .
( بیانات امام در جمع اعضای شورای عالی قضائی ، صحیفه نور ، ج ۱۹ ، ص۴ – ۱۹۳ )
کلیه حقوق مادی و معنوی برای پایگاه اینترنتی علی اصغر اعظمی محفوظ است.